سید امیرحسین جون, عزیز دل مامان و باباسید امیرحسین جون, عزیز دل مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه سن داره

امیرحسین، گلی از بهشت

دعوت به یک مسابقه

1391/11/20 14:56
259 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

مامان درساجان(درسا وروجک) به ما لطف داشتن و دعوتمون کردن

دعوت به یک مسابقه

ممنون از مامان درساجان

سوال مسابقه:چرا وبلاگمونو دوستش داریم؟

من فکر می کنم لحظه لحظه بودن با امیرحسین با ارزشه و نباید از دستش داد اما بهرحال خواهی نخواهی بعضی وقایع از جمله اولین های امیرحسین،حس و حال خودم و همسر و ...که فقط مختص زمان حاضره ممکنه از یاد برن و این واقعا حیفه..البته زمانی خاطراتمو در دفترچه ای ثبت می کردم ولی خب ثبت خاطرات در وبلاگ اونم وبلاگی که همه چیزش در مورد امیرحسین باشه و همینطور شامل جزئیات زندگی این روزهاش و انشاله روزهای خردسالی و نوجوانی(البته به شرط حیات بنده) و استفاده از عکس ها و تبادل نظر با دوستان خوب وبلاگی باشه خیلی جذاب و زیباتره.هر وقت به وبلاگ امیرحسین میام و خاطراتشو مرور می کنم لذت میبرم و آروم میشم.


انگار قانون مسابقه اینطوره که بایستی سه نفرو به این مسابقه دعوت کنم،بنده هم به این قاعده احترام میزارم و با کمال میل اجراش میکنم:

1.مامان طاها

2.مامان امیررضا

3.مامان محمدباقر


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

الی مامان
20 بهمن 91 16:47
مامانش الان من باید بگم چرا وبلاگ امیر و دوست دارم ؟؟ چون ب نظرم حس و حال آدما فقط مال همون لحظه ای است که داخلش قرار دارن یعنیحس الان من با 4 ماهگی امیر یا اون وقتی که 4 ماه بود تو شکمم بود فرق می کنه اونم خیلی دوست دارم وقتی تو لحظه می نویسم و بعدش دقیقا حس همون لحظه رو تجربه می کنم خیلی دوست دارم عکس العمل امیررضا رو مثلا 4 سالگیش نسبت به حس و حالم بدونم کافی بود مامانیییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ گل پسرت 5 ماهش تموم شد.... الان شما یه مامان 5 ماهه شدی مبارکش باشه مبارک باشه مش حسین آقا دوست داریم
الی مامان
22 بهمن 91 15:57
برا امیر هم اشتباه حساب کتاب می کنم و بابایی غلطم و می گیره شش ماه شیرمردت تموم شد... مبارک باشه
علامه کوچولو
28 بهمن 91 22:03
سلام عزیزم ممنون از لطفی که داشتی