سیزده شب است که امیرحسین از همراه همیشگی و دیرینه اش (مدت:بیست و دو ماه و پنج روز) جدا شده است بطور مطلق. تصمیمم بر این بود جامع و مبسوط بگویم شرح این ایام را، اما 24 خرداد ساعت نه شب که با اعتماد کامل قدم به این مرحله گذاشتم وبگردی های شبانه در پرسش و پاسخ و نی نی سایت و چه و چه..استرس عجیبی برایم رقم زد و دچار تردید شدم در این راه، این بود که تمام مطالبی را که خوانده بودم از ذهنم دور کردم و به شیوه ی خود عمل کردم البته چند باری هم پیامکی از رفیق دیرینه ام فاطمه جان که یکسالیست این مرحله را گذرانده مشورت گرفتم همین و بس و راضــــــیم امـا خوشحال می شوم اگر بتوانم در این زمینه به دوستانی که قصد گذر از این مرحله را دارند کمکی برسا...