۵ آذر ۱۴۰۲
سرکار نمیرم از ۶ صبح که چشم باز میکنم و بهخاطر میارم که چه بلایی سرم اومده تا شب که بابا بیاد و صدای یه نفر تو خونه بپیچه، خیییییلی سخت میگذره شب هم که بابا میاد هیچکدوم حتی دل و دماغ صحبت کردن با همو نداریم. امروز عصر اختیار دلم دوباره از دستم رفت و خیلی هواتو کردم کلی ضجه زدم تا آروم بگیرم یکی از دوستای بابا که بچهشو سال ۹۵ از دست داده بود گفت بعد کلی تحقیق و مطالعه جایی خوندن که خدا به بچهها بعد از ورود به دنیای بعدی دوتا فرشته شکل پدر و مادرش میده تا احساس غریبی و تنهایی نکنه شاید به این خاطر هست که اون بچه بعد هفت سال هنوز به خواب پدر و مادرش نرفته و تو هنوز به خواب ما نیومدی...