سید امیرحسین جون, عزیز دل مامان و باباسید امیرحسین جون, عزیز دل مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 29 روز سن داره

امیرحسین، گلی از بهشت

بچـه ی بزرگِ مـــــایی

1392/10/2 16:34
233 بازدید
اشتراک گذاری

اینروزها، امیرحسین بعد از اتمام غذایش با گفتن "دَ "(بمعنی بده)  قاشق را از من می گیرد و خیلی جدی بلند میشود و می رود سمت آشپزخانه و ظرفِ غذا و قاشقش را به داخل سینک می اندازد، بعد خوردن آب لیوانش را همینطور، گاهی لگوهایش را و چند باری هم شده گوشی بیچاره مرا.

در همه این موارد وقتی من و بابا را می بیند که با تعجب نگاهش می کنیم و قربانش می شویم با اعتماد به نفس فراوان لبخند پیروزمندانه ای سر می دهد

بابا میگوید(با لحنی بچه گانه):امیرحسین، بچه ی بزرگِ ماست

                        

هر وقت تشنه است می آید آشپزخانه و اشاره به شیر اب می کند و پشت هم و با صدای بلند میگوید: "بَه"

همین که لیوانش را پر میکنم می رود روی قالیچه ای که در آشپزخانه پهن است چهارزانو می نشیند تا آب بنوشد(فقط و فقط همانجا)

و باز هم بابا:امیرحسین، بچه ی بزرگِ ماست. این جمله ی بابا، برایمان زیباترین پارادوکس است

                       ------------------------------------------------------------------------

ساعت غذایش که می شود می گویم" امیرحسین بیا غذا بخور"، میروم در هال و منتظر، صدای "دَ" از آشپزخانه می اید، می روم میبینم دستش را بلند کرده و اشاره می کند به پیشبندش!

                     --------------------------------------------------------------------------

موقع غذاخوردن می نشانمش روی پایم، بین لقمه ها و در فاصله ی جویدنش، خودم را مهمان میکنم به بوسه ای از لپش، تا صورت برمی گردانم و وقفه می افتد، دستش را می آورد بزیر چانه ام و برمی گرداندش طرف صورتش!!(که یعنی دوباره و چند باره بوسم کن مامان)

لبخندی که در این لحظه دارد روی لبش از همه وقت شیرین تر است.

                   ---------------------------------------------------------------------------            

 دیروز، امیرحسین آب پرتقالش را با"نـی" خورد و از گاززدن نی و فرار کردن خبری نبود.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (6)

الــــــــيما
3 دی 92 15:49
روزهايِ امير حسيني شما پرتقالي ....
علامه كوچولو
5 دی 92 11:53
سلام بله رسيده...ممنون از لطفتون! ماشاءالله گل پسر چقدر بزرگ شده....خدا حفظش كنه
مامی امیرحسین
5 دی 92 16:18
خوش به سعادتتون با داشتن همچین گل پسر خوش خوراکی هی........!!!!!
مامان درسا
9 دی 92 2:00
ماشالا به امیرحسین جون چقده فهمیده و با شعور عمل میکنه.
مامان امیرحسین
پاسخ
لطف داری خاله جون
مامان طاها
9 دی 92 14:26
ای جاااااااااااااااااان این یه بوس آبدار از خاله
مامان امیر صدرا
23 بهمن 92 12:41
عجب پسر خوش خوراکی پسر من که سه سالش است میوه نمیخورد