سخنرانی
این پسرک ما برای خودش دنیایی دارد..
حرف می زند تند و تند و همینطور پشت هم کلماتی را ادا می کند، همه شان نامفهوم البته از نظر ما
قسمت جالبش اینجاست که با دستانش بخصوص دست چپش حرف می زند و چنان با مزه تکانش می دهد موقع ادای کلمات، گاهی سرش را هم همراه دستش بالا و پایین می برد
از وقتی راه افتاده این پسر، "نشستن" را فراموش کرده انگار
اصلا و ابدا نمی نشیند، ایستاده بازی می کند ایستاده کارتون می بیند حتی گاهی ایستاده غذا می خورد
وقتی افتاب غروب می کند من و بابا به منظور رفع خستگی پسرک از راه رفتن ها و ایستادن های مداوم در طول روز، چراغ ها را خاموش می کنیم و دراز می کشیم ترفند خوبی است اما موقتی برای دراز کشیدن و نشتن امیرحسین
در اینگونه موارد، وقتی آقا مشغول سخنرانی اند از ادامه کار دست نمی کشند و همانطور که دست چپشان بالاست دراز میکشند و صورت به صورت با همان دست ضربات متوالی بر صورتمان می نوازند و در صورت مهار دست چپ، دست راست به کمک می آید...سخنرانی اما کماکان پابرجاست