سید امیرحسین جون, عزیز دل مامان و باباسید امیرحسین جون, عزیز دل مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره

امیرحسین، گلی از بهشت

و سلام نام خداست

1397/4/2 13:37
382 بازدید
اشتراک گذاری

ذهنم درگیر است 

مدام در تنهایی با خودم حرف می زنم، مرور می کنم اتفاقات را و چشمانم هر بار از حرف ها و قضاوت های او گردتر می شود

همکارم را می گویم...و هربار بعد مرور توضیحاتی که بایست به او بدهم میگویم خدایا هدایتمان کن، خیر را برایمان رقم بزن

آزمون جامع ده روز آینده ام هم مزید بر علت ذهن و دل مشغولی ام شده...

روزهای ماندنم در خانه و آخر هفته ها حس مادری نجاتم می دهد که اگر او نبود که اگر من مادر نبودم حتما این روزها لبخند را فراموش می کردم

اما با تمام اینها دلم به بلندای پرنور روزهای تابستان گرم است و سعی می کنم آرام کنم این خود پریشان را...

 

پسندها (6)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

مامان صدرامامان صدرا
2 تیر 97 20:03
انشالله که حال دلتون خوب بشه به تمام درگیریها و دل مشعولی ها❤
sarasara
2 تیر 97 22:31
گل