سید امیرحسین جون, عزیز دل مامان و باباسید امیرحسین جون, عزیز دل مامان و بابا، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

امیرحسین، گلی از بهشت

ریحان

"اَفَرَاَیتُم ما تحرُثونَ اَاَنتُم تَزرَعونَهُ اَم نَحنُ الزارِعونَ لَو نَشاء لَجَعَلناهُ حُطاماً فَظَلتُم تَفَکَهون" "آیا آنچه را می کارید دیده اید؟آیا شما آن را می رویانید یا ما رویاننده آنیم؟اگر بخواهیم آن را گیاهی بی دانه یا گیاهی شکسته می گردانیم، پس سراسیمه در شگفت می مانید." "وَ عَلی رِِِِزقِکَ اَفطَرنا.." چند باری سفره ی افطار و سحرمان مزین شده است به ریحان نعمت بهشتی وقتی مرحله به مرحله شاهد رشدشان باشی ، قدرت خداوند را بیش از پیش خواهی دید... ...
22 تير 1393

پوشک گیران

سیزده شب است که امیرحسین از همراه همیشگی و دیرینه اش (مدت:بیست و دو ماه و پنج روز)  جدا شده است بطور مطلق. تصمیمم بر این بود جامع و مبسوط بگویم شرح این ایام را، اما 24 خرداد ساعت نه شب که با اعتماد کامل قدم به این مرحله گذاشتم وبگردی های شبانه در پرسش و پاسخ و نی نی سایت و چه و چه..استرس عجیبی برایم رقم زد و دچار تردید شدم در این راه، این بود که تمام مطالبی را که خوانده بودم از ذهنم دور کردم و به شیوه ی خود عمل کردم البته چند باری هم پیامکی از رفیق دیرینه ام فاطمه جان که یکسالیست این مرحله را گذرانده مشورت گرفتم همین و بس و راضــــــیم امـا خوشحال می شوم اگر بتوانم در این زمینه به دوستانی که قصد گذر از این مرحله را دارند کمکی برسا...
7 تير 1393

تفریح سالم

کل خاطرات من از درس و تحصیل و تدریس و معادله و مشتق و انتگرال و حد و پیوستگی ....خلاصه شده در دو کیف برزنتی مشکی و قهوه ای و یک کیف سبز پر از ماژیک و خودکار های رنگارنگ... یکی از تفریحات سالم پسرک این است که کل محتویات کیف سبز را خالی کند و بنشیند و ...                 ...
7 تير 1393

فکر کن!!

وجود "روزهای بلند و کشدار تابستان، تغییر برنامه ی روزانه ی (بازی در محوطه و سه چرخه سواری و دیدار با همبازی ها) پسرک از دوبار در روز به چند روز یکبار، یک عدد پسرک کنجکاو ِ وروجک ِ فنــــــــی کار" همه و همه نتیجه اش می شود این:             خسته شدی حسابی، هم خسته شدی و هم سوال بود برات که در جاکفشی چرا جا نمیره؟؟ ...
7 تير 1393

شیر و پوشک

شیر: دارم سعی می کنم به شیر پاستوریزه عادت کنی به نسبت سه به دو شیرخشک و شیر پاستوریزه پرچرب و مخلوط می کنم و با دمای ولرم هم شبا قبل خواب و هم صبحا ساعت 5 یه شیشه میدم نوش جان کنی در طول روز هم شاید موقع خواب ظهر شاید هم نه پوشک: دو روزه  هر دومون شروع کردیم به یه پروژه ای که فکر نمی کردم انقدر سنگین باشه جدا از شستن و شستن و شستن و ... نگرانی که بابا از خرابکاری هایی که ممکنه توسط شما صورت بگیره که البته با تحقیقات من اجتناب ناپذیره کارو برام از عصر که مباد خونه سختتر میکنه امروز از خستگی گفتم قید این دو روزو بزنم و دوباره پوشکتت کنم اما راه رفتنیو بایستی رفت دوستان دعا بفرمایید ...
26 خرداد 1393

آتلیه 21 ماهگی

19 اردیبهشت یعنی راس بیست و یک ماهگی امیرحسین برای بار چهارم رفتیم آتلیه اینبار هم آتلیه لنزو و خانم غلامی آخر هفته ی پیش هم که رفتیم شهرستان عکسامونو انتخاب کردیم و بعد هم تحویل گرفتیم فقط نمیدونم چرا اینبار فراموشم شد فایل عکسارو بگیرم خودمم متعجبم از رو عکسا عکس گرفتم بفرمایید ادامه مطلب:         شش تا عکس پرسنلی 3*4 هم از روی تصویر صورت چپی این عکس چاپ کردیم       عکسای عسل ِ خونمون رو دیوار پذیرایی   ...
26 خرداد 1393

پسر کو ندارد ...

بله هر چند معتقد به استقلال شخصیت هر انسانی هستم اما با دیدن این صحنه ها معترفم به: پسر کو ندارد نشان از پدر...تو بیگانه خوانش نخوانش پسر ادامه مطلب: یکی از چرخ های ماشینی که امیرکیان برادر زاده ی عزیزتر از جانم برای پسرکمان سوغات آورده بود از مشهد از جایش در آمده و امیرحسین هم که چند وقتی است علاقه اش به "نونو" هایش رشد چشم گیر داشته در صدد برآمد تا خودش دست بکار شده و دست به تعمیر بزند(همانند پدر که کارهای فنی اش حرف ندارد)               ...
16 خرداد 1393

مراحل رشد

سه هفته ای میشه که ریحان ها در گلدان کاشته شده اند زیبایی و رشدشان را مرهون رسیدگی های یک پسرک دوست داشتنی هستند که هر روز صبح بعد از بیدار شدن اولین کاری که می کند این است که دست مادرش را بگیرد و ببرد و بنشاندش بزور کنار گلدان و هی ذوق کند و با اشاره به ریحان ها بگوید: "سبزی" امیرحسین در حال آبیاری ریحان ها   ...
16 خرداد 1393